رضا اکبرپور در دوازدهم آذر 1365 در یک خانواده هفت نفره در تهران متولد شده است او یک برادر و سه خواهر دارد و فارغ التحصیل ارشد علوم سیاسی می باشد. به گفته خودش ورزش دو جزئی از برنامه روزانه ام است و بیشتر اوقات روز را در کتاب فروشی مون که سالهاست داریم سپری میکنم.
رضا اکبرپور علاوه بر بازیگری در نویسندگی هم دستی دارد و از جمله بازیگرانی است که با تکیه بر توانایی های خودش به این حد از موفقیت رسیده است و مشکلات زیادی را طی این سال ها تحمل کرده است او حتی مجبور شد به علت مشکلات شدید مالی یک مدت طولانی از بازیگری فاصله بگیرد اما به گفته خودش این عشق است که موجب شده من در این حرفه دوام بیاورم و آن را ادامه بدهم.
ازدواج و همسر رضا اکبرپور
رضا اکبرپور سال ها قبل ازدواج کرده و یک فرزند هم دارد. اطلاعات بیشتری در مورد همسر و فرزند رضا اکبرپور منتشر نشده است.
آغاز فعالیت بازیگری
رضا اکبرپور در سال 79 در کلاس های بازیگری شرکت می کند و پس از یادگیری اصول بازیگری در چندین تئاتر شرکت می کند که مورد استقبال زیادی قرار می گیرند اما متاسفانه بعد از یک بازه زمانی مجبور می شود به دلیل مشکلات شدید مالی بازیگری را کنار بگذارید و کاری پیدا کند تا بتواند کمی وضعیت مالی خودش را بهبود بخشید.
تا اینکه در سال 1390 با علی سرهنگ آشنا می شود و در تله فیلم او بنام زمانی برای ایستادن ایفای نقش می کند. به گفته رضا اکبرپور در آن زمان دوستی بنام مهرداد حسنی بازی مرا می بیند و مرا به حسین نمازی معرفی می کند تا در فیلم جدید او بنام حرف های درگوشی بازی کنم ولی متاسفانه این فیلم پروانه سخت نگرفت.
بعد از آن حسین نمازی سراغ ساخت فیلم سینمایی آپاندیس می رود و از من هم دعوت می کند تا در این فیلم بازی کنم. خدا را شکر می کنم که تونستم در فیلم آپاندیس حضور پیدا کنم آن هم در شرایطی که افرادی هستند که حاضرند یک میلیارد در یک فیلم سینمایی سرمایه گذاری کنند تا فرزندشان نقش اول فیلم باشد.
بازی در سریال حوالی پاییز
حسین نمازی علاقه خاصی به نحوه بازی رضا اکبرپور دارد و این بار او را به سریال جدیدش بنام حوالی پاییز دعوت کرده است. رضا اکبرپور در این سریال نقش سامان پسر بزرگ خانواده را بازی می کند و پدر این خانواده فوت کرده و رویا تیموریان مادر خانواده است. همچنین او همسر شیرین (لیلا اوتادی) و برادر مهران (حسین مهری) و عاطفه (مونا کرمی) می باشد. رضا اکبرپور در حوالی پاییز شخصیت مثبت و دوست داشتنی بازی می کند و به خوبی ایفای نقش کرده است و به نظر سریال حوالی پاییز نقطه عطفی در کارنامه بازیگری او باشد.
بعد از دو سال کنار گذاشته شدم !
رضا اکبرپور در ادامه مصاحبه اش از اتفاقی تلخی که برایش اتفاق افتاده بود گفت : خداوند از قلب من آگاه است و می داند که شعار نمی دهم تنها چیزی که باعث شد در این حرفه دوام بیاورم و پایدار باشم عشق است. در آن زمان حدود 2 سال بود که ما فیلمنامه فیلم علی سرهنگ را می نوشتیم و من پلان به پلان فیلم را دیده بودم و بازی کرده بودم اما به یکباره به دلایلی من از این فیلم کنار گذاشته شدم !
اتفاقی که برای من هنگام بازی این فیلم اتفاق افتاد شاید اگر برای هر فرد دیگری می افتاد او را به سمت افسردگی شدید می برد ولی تنها عشق بود که به من کمک کرد تا تحمل کنم و این مسیر را ادامه بدهم.
باید تام هنکس به دنیا می آمدم !
متاسفانه یک سری جملاتی هستند که قلب آدم را به درد می آورند جملاتی مانند چرا باید عکس این پسر روی پوستر باشد؟ مگه این پسر کیه؟ گویا من همان زمان که به دنیا می آمدم حتما چهره شناخته شده ای می بودم! سوال من این است آیا باید از همان کودکی تام هنکس به دنیا می آمدم؟ آیا با این نگاه و طرز تفکر می توان توقع داشت چهره جدید به سینما معرفی شود؟ اینجاست که می گویم باید سنگ زیرین آسیا بود.
مادرم همیشه آیه ای از سوره انعام را برایم می خواند که مضمونش این بود : " بی اذن خدا هیچ برگی از درخت بر زمین نمی افتد" این یعنی من را خداوند می بیند و بدون خواسته او قدمی از پیش نخواهم برد و خواست خدا از هر چیزی برایم با ارزش تر است. اینکه بین این همه بازیگر و علاقه مند و کارگردان طوری اتفاقات را رقم می زند که رضا اکبرپور به حسین نمازی برسد برای من نشانه است.
